شیوه های نوین ترمیم ضایعات ارتوپدی با رویکرد سلولهای بنیادی در مهندسی بافت استخوان
Authors
abstract
سابقه و هدف: در دنیای مدرن و ماشینی امروزی، انسان در معرض طیف وسیعی از بیماری ها و آسیب های بافت استخوانی قرار دارد. اغلب این آسیب ها با روش های رایج پزشکی قابل درمان هستند ولی برخی از آنها غیرقابل درمان و یا ناعلاج تلقی می شوند.اینها اغلب ضایعاتی هستند که در آنها بخش وسیعی از بافت استخوان از بین رفته و مکانیسم های طبیعی بدن قادر به بازسازی بافت صدمه دیده نیست. درمان چنین آسیب هایی به عهده شاخه ای از علوم پزشکی موسوم به طب ترمیمی است. یکی از ابزارهای طب ترمیمی پیوند سازه های شبه استخوانی ساخته شده به روش مهندسی بافت است. مواد و روش ها: مهندسی بافت استخوان از سه جز اصلی سلول، داربست و فاکتور رشد بهره می گیرد. به کارگیری سلول بنیادی مزانشیمی به عنوان عامل سلولی در طراحی داربست مهندسی، فرآیند ساخت سازه استخوانی را به مقدار زیادی تسهیل وحوزه مهندسی بافت استخوان را متحول کرده است. این تاثیرات سلول بنیادی مزانشیمی مرهون توان خودنوزایی، پتانسیل بالای تمایز به استخوان و عدم تحریک سیستم ایمنی است. کشت سلول های استخوان زا روی داربست متخلخل می تواند یک راه حل جدید برای پیوند استخوان با استفاده از سلول های مزانشیمی خود شخص باشد. بحث و نتیجه گیری: تحقیقات درون تنی و نتایج بالینی حاصله نیز نشان داد که درمان ضایعات با این استراتژی کاملا قابل اعتماد است. دانشمندان بر این تلاش اند تا با توسعه این استراتژی و انجام ابتکارهای جدید همچون استفاده از نانو ذرات یا داربست های نانوساختار به روش های درمانی نوینی برای درمان انواع صدمات و ضایعات بافت اسکلتی بدن درآینده ای نزدیک دست پیدا کنند.
similar resources
اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textکاربرد مرجانها در مهندسی بافت استخوان
اسکلت طبیعی مرجانها و هیدروکسی آپاتیت مرجانی به عنوان جایگزین استخوانی در ترمیم نقایص استخوانی در مدلهای جانوری و انسانی از دو دهه پیش به کار رفتهاند. این جایگزینهای استخوانی دارای ویژگیهای هدایت استخوانی (Osteocondutive)، زیست تجزیهپذیری و زیست سازگاری میباشند. هم اکنون، بر روی مرجانها، سه دیدگاه تحقیقاتی مد نظر میباشد که شامل کاربرد در ساخت کمپوزیتهای استخوانی، ساخت داربست جهت اتصال...
full textبررسی تاثیر سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان و فاکتورهای رشد بر روی تکثیر سلولهای بنیادی خونساز بندناف در محیط آزمایشگاه
مقدمه: خون بندناف یکی از مهمترین منابع سلولهای بنیادی خونساز(HSCs) است، اما متآسفانه تعداد محدود آنها در واحدهای خون بندناف استفاده از این منبع را در پیوند سلولهای بنیادی برای بزرگسالان محدود نموده است. یکی از روشهای بکار گرفته شده برای غلبه بر این مشکل ، تکثیر سلولهای بنیادی خونساز در محیط کشت است که میتوان علاوه بر فاکتورهای رشد افزودنی از عواملی مانند سلولهایی بنیادی مزانشیمی (MSCs) به عنوان...
full textمقایسه قابلیت ترمیم استخوان حاصل از سلول های بنیادی بافت چربی با استخوان اتوژن: یک مطالعه حیوانی
مقدمه: هدف از این بررسی، مقایسه استخوان تولید شده از طریق مهندسی بافت و مشتق ازسلول های بنیادی بافت چربی با پیوند استخوان اتوژن در ترمیم مدل شکاف آلوئول فک بالای سگ بود . مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی مداخله ای، در تعداد 4 سگ سلول های بنیادی مزانشیمال، پس از شناسایی مارکرها توسط تکنیک فلوسیتومتری، از بافت چربی زیر جلدی جدا و پس از کشت، تکثیر شدند. این سلول ها در داربست های هیدروکسی آپاتیت-...
full textMy Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
annals of military and health science researchجلد ۱۱، شماره ۱، صفحات ۶۶-۷۵
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023